کد مطلب:33542 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

معنای اجمالی تقوی











اجمالا «تقوی» عبارتست از نوعی نگهبان درونی. اگر آدمی فاقد این نگهبان درونی باشد، هیچ نگهبان بیرونی برای او سودمند نخواهد افتاد. همه ی موعظه ها، تذكارها و امر و نهی ها هنگامی كارگر می افتند كه شخص از درون، امر كننده یا نهی كننده ای داشته باشد:

من لم یجعل له من نفسه واعظا، فان مواعظ الناس لن تغنی عنه شیئا (بحار الانوار، ج 78، ص 173)

در واقع آن امر و نهی كننده ی درونی است كه از بیرون فرمان می پذیرد و كار را بر آدمی آسان می كند. در غیر این صورت بزرگان، رسولان و پیشوایان دین هر چه بگویند، ناشنیده و ناموثر باقی می ماند.

آثار تقوی فراوان و درجات آن متفاوت است. مراتب تقوی از عمل به احكام الهی آغاز می شود و تا آخرین مراتب كه همانا قرب خداوند است، ادامه می یابد. در قرآن نیز هر دو نوع «تقوی» از آدمیان خواسته شده است. در یكجا می فرماید:

فاتقوا الله ما استطعتم (التغابن، 16)

در حد استطاعت و به قدر مقدور تقوی بورزید.

و در جای دیگر می فرماید:

اتقو الله حق تقاته (آل عمران، 102)

[صفحه 115]

آن گونه كه حق تقوی الهی است، تقوی بورزید.

گزاردن حق تقوی الهی، آخرین مرتبه ی تقوی است و به قدر مقدور تقوی ورزیدن، اولین مرتبه ی آن و میان این دو مرتبه، مراتب و منازل بسیار است.

در كتاب مصباح الشریعه از امام صادق (ع) نقل شده است كه:

تقوی بر سه وجه است: اول تقوای بالله كه عبارت است از ترك خلاف كه بالاتر از ترك شبهه است و این تقوای خاص الخاص است، دوم تقوای از خدا كه عبارت است از ترك شبهه كه بالاتر از ترك حرام است و این تقوای خاص است و سوم تقوا از خوف عقاب كه عبارت است از ترك حرام و این تقوای عام است».[1].

بعد مثال بسیار زیبایی آمده است:

تقوی مانند آبی است كه در شهری روان است و این درجات سه گانه، همچون درختانی هستند كه در كنار آن نهر می رویند. هر درختی بسته به اصل خود مقداری خاص از آن آب می مكد... لذا تقوی برای طاعات به آب برای درختان می ماند و طبیعت درختان و میوه ها از حیث رنگ و طعم به مقادیر ایمان شبیه اند.»[2].


صفحه 115.








    1. مصباح الشریعه، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص 38.
    2. مصباح الشریعه، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص 38.